سهم من از چشمت ،یک پنجره دیدن
تو شاخه یاسی ،من حسرت چیدن
بر شانه های تو سر می نهم خسته
سرشار از شعرم ،اما لبم بسته
من شاخه خشکم ،تو دست بارانی
مشکن مرا هرگز ای خوب بارانی
ای بودنت اعجاز ،ای دست تو مرهم
در حسرت رویت ،شد قامت من خم
تو مثل یک رودی ،من مثل یک ماهی
دل را ببر با خود،هر جا که می خواهی
سلام
خوبین؟
ممنون
شما هم حرف دل میزنین
هر کسی به یه نوعی
سلام آقا پسر غریب
آخه تو کجا غریبی ها؟؟؟
این آخرین نظر من است
به وبلگم برو
اخرین پست رو گذاشتم
حتما اونو بخونی
موفق باشی
خدا نگهدار
سلام
چرا آپ نمیکنین
من آپ هستم تشریف بیارین