بیمار روانی که با پخش اعلامیه در خیابان گیشا ، خود را مدعی پیامبری معرفی میکرد ، از سوی ماموران پایگاه دوم اطلاعات امنیت تهران دستگیر و روانه تیمارستان شد.
سلیمی مقدم ، دادیار شعبه هشتم دادسرای عمومی و انقلاب ناحیه 2 تهران با اشاره به دستگیری این بیمار روانی به «جامجم» گفت: 16 اسفند امسال هنگامی که ماموران پایگاه دوم اطلاعات امنیت تهران در حال گشتزنی در خیابان گیشای تهران بودند ، به رفتار مرد جوانی که با داد و فریاد، برگهای را به رهگذران میداد ، مشکوک و به وی نزدیک شدند ، اما او با فریاد از ماموران خواست، وی را رها کنند و این برخورد شایسته یک پیامبر نیست.
ماموران با شنیدن اظهارات این مرد که ادعای پیامبری میکرد، او را بازداشت و به مرکز پلیس منتقل کردند.
اعتراف مردی که ادعای پیامبری میکرد پس از مشخص شدن هویت متهم که خود را فرشید معرفی میکرد، وی در بازجوییهای پلیسی گفت: من پیامبر هستم و از سوی خدا برای اصلاح آدمهای بد روی زمین ماموریت پیدا کردهام و از 4 سال قبل هدایتم را در میان مردم آغاز کردهام و همه مرا میشناسند.
شما ماموران هم باید به حرفهای من گوش دهید و آزادم کنید و در غیر این صورت، مریدهای فراوانی دارم که اگر اطلاع پیدا کنند، من دستگیر شدهام، چندساعته مرا آزاد میکنند.
ماموران به دنبال اظهارات این مرد، به تحقیق برای شناسایی خانوادهاش پرداختند تا عاقبت موفق به یافتن خانواده وی در یکی از محلههای تهران شدند. پس از شناسایی پدر متهم، وی برای ادامه تحقیقات به مرکز پلیس انتقال یافت و ادعا کرد فرزندش بیمار روانی است.
پدر، راز روانی بودن پسرش را برملا کرد
پدر متهم در اظهاراتش به پلیس گفت: پسرم فرشید سالها به دنبال کار میگشت، اما وقتی کاری پیدا نکرد، شرایط روحیاش بدتر شد و ساعتها خود را در اتاق منزل زندانی و از رفتن به مطب روانپزشک خودداری میکرد.
پسرم از 4 سال قبل رفتارش بدتر شد و مدام ادعا میکرد پیامبر است و از سوی خداوند برای هدایت افراد بد و بخیل اجتماع فرستاده شده و اگر حرفهایش را قبول نکنیم، ما را نفرین میکند و از خدا میخواهد تا بلا بر سر ما نازل شود.
وی افزود: از حضور فرزندم در خانه احساس بدی داشتم و میترسیدم، بلایی بر سر اعضای خانواده بیاورد بنابراین او را به مرکز درمانی بردیم که پزشکان نظر دادند، بیمار روانی و دچار توهم شده و حضور وی در خانه برای اعضای خانواده میتواند خطرناک باشد.
ماموران پس از شنیدن اظهارات این مرد، با هماهنگی قضایی، متهم را به پزشکی قانونی انتقال دادند که معلوم شد، گفتههای پدر وی صحت دارد و او بیمار روانی است و باید در یکی از مراکز روانپزشکی بستری شود.
قاصدک!
قاصدک هان چه خبر آوردی ؟
از کجا ، وز که خبر آوردی ؟
خوش خبر باشی ، اما ، اما !!!!!!!
گرد بام و در من بی ثمر میگردی
انتظار خبری نیست مرا
نه ز یاری ، نه ز عیار و دیاری ،
باری ....
برو آنجا که بود چشمی و گوشی با کس
برو آنجا که تو را منتظرند
قاصدک !
در دل من همه کورند و کرند
دست بردار از این در وطن خویش غریب
قاصد تجربه های همه تلخ
با دلم میگوید :
که دروغی ، تو دروغ .....
که فریبی ، تو فریب ....
قاصدک !
هان ولی ....
راستی آیا رفتی با باد؟
با توام ، آآآآآآآآآآآآی ! کجا رفتی ؟ آآآآآآآآآآآآآآی !!!!!
راستی آیا جایی خبری هست هنوز ؟
مانده خاکستر گرمی جایی؟؟؟؟؟
در اجاقی طمع شعله نمی بندم ، اندک شرری هست هنوز؟
قاصدک !
ابرهای همه عالم شب و روز
در دلم می گریند........................