دنیا از دید من

اخبار و تحلیل های شخصی و متفاوت از سراسر وب

دنیا از دید من

اخبار و تحلیل های شخصی و متفاوت از سراسر وب

تاریخچه جشن چهارشنبه سوری

یک دسته از جشن‌های اقوام آریایی، جشن‌های آتش است که از میان دو جشن سده و جشن چهارشنبه سوری از شهرت بیشتری دارد. جشن آذرگان و جشن شهریورگان نیز از جشن‌های آتش بوده‌اند که فراموش شده‌اند.

 به گزارش آفتاب، جشن سوری یا چهارشنبه سوری که اینک در شب چهارشنبه آخر سال با مراسم و آداب ویژه‌ای برگزار می‌شود، یکی از جشن‌های پرشکوه و سرشار از مراسم و شعایر بوده است. شواهد دلالت بر آن دارد که این جشن از اوایل قرن هفتم هجری به دست فراموشی سپرده شد، سپس با عناوینی دیگر از سده‌های دهم معمول شد.


 
هاشم رضی در کتاب گاه شماری و جشن‌های ایران باستان، درباره چهارشنبه سوری می نویسد: «ایرانیان در یکی از چند شب آخر سال جشن سوری را که عادت و سنتی دیرینه بود، با آتش‌افروزی همگانی برپا می‌کردند. اما چون اساس تقسیم آنان در روزشماری بر آن پایه نبود که ماه را به چهار هفته با نام‌های کنونی روزها بخش کنند، لاجرم در شب چهارشنبه آخر سال چنین جشنی برگزار نمی‌شد. روزشماری کنونی بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد. بی‌گمان سالی که این جشن به شکلی گسترده بر پا بوده مصادف با شب چهارشنبه شده است و چون در روزشماری تازیان چهارشنبه نحس و بدیمن به شمار می‌آمده از آن تاریخ به بعد شب چهارشنبه آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته و بدین وسیله می‌کوشیدند نحوست چنین شبی را از بین ببرند
 
یکی از مراسم قابل توجه در شب چهارشنبه سوری و سایر مراسم زرتشتیان، فراهم آوردن آجیل مشکل گشاست. زرتشتیان به این آجیل هفت مغزینه لرک می‌گویند.

این آجیل که به آجیل گهنبار هم معروف است شامل هفت مغزینه یا میوه خشک است: پسته، بادام، سنجد، کشمش، گردو، انجیر و خرما که گاهی در لابه‌لای این آجیل تکه‌های کوچک نبات و نارگیل هم دیده می‌شود. این آجیل در مراسم مختلف زرتشتیان از جمله: آفرین گان‌ها، گهنبارها، جشن‌خوانی، جشن‌نوزادی و در مراسم سدره پوشی و سایر اعیاد به مدعوین داده می‌شود .

منبع: عصر ایران

گاف های صدا و سیما در ماه پایانی سال

سینما چهار» که قرار بود سینمایی «مشت زن» را در 24 اسفند ماه پخش کند، غیرمنتظره سینمایی «حیثیت» را بر روی آنتن برد و نکته جالب این که تکرار این سینمایی 28 اسفند ماه از شبکه‌ی اول سیما اعلام شده است.

*گوینده شبکه خبر سوم اسفند ماه ساعت 19 و 30 دقیقه در حالی که در حال خواندن خبر بود، یک نفر از مقابل دوربین رد شد. این گوینده که از این اتفاق گیج و دستپاچه شده بود با مکث چند لحظه‌یی شروع به خواندن ادامه خبر کرد که آن فرد بار دیگر از مقابل دوربین رد شد.

*شبکه اول سیما در برنامه‌یی که به مناسبت جشن ملی در پی اثبات حقانیت در انرژی هسته‌یی ، چهارم اسفند ماه به روی آنتن فرستاد، در حالی که تصاویر مربوط به جشن مردم مقابل درب دانشگاه تهران را نشان می‌داد، از زیرنویسی در سمت چپ صفحه تحت عنوان « همدان» استفاده کرده بود. پس از مدتی این اشتباه با ارایه گزارشی از شهر همدان اصلاح شد.

*از اواسط پخش سریال «یک مشت پر عقاب»‌ ، احمد ‌آقالو در کنار پرویز پورحسینی به عنوان بازیگر نقش « سرمدی » معرفی شد. این اتفاق که بدون آمادگی قبلی بینندگان رخ داده بود، باعث شد که حتی در یک قسمت هم پرویز پورحسینی و هم احمد آقالو همزمان نقش سرمدی را بازی کنند.

*سریال «‌یک مشت پر عقاب» که حوادث قبل از پیروزی انقلاب اسلامی را به تصویر می‌کشد، در قسمتی که روز دوشنبه 20 اسفند ماه به روی ‌آنتن رفته بود، از تلفن همگانی با شماره‌گیر دیجیتال (!) استفاده کرده بود.

*23 اسفند ماه پس از پایان برنامه‌های شبکه آموزش سرود ملی به روی آنتن رفت. این در حالی است که سرود ملی به ناگاه قطع شد و برنامه‌های شبکه العالم پخش شد. پس از آن آنتن شبکه العالم بار دیگر قطع شد و پخش سرود ملی ادامه یافت.

*23 اسفند ماه گزارشگر مسابقات لیگ بسکتبال ایران، به هنگام گزارش بازی و نام بردن از یکی از بازیکنان، اعلام کرد که این بازیکن پسر یکی از همکارانش هم است.

*هفتم بهمن ماه کامران نجف زاده در اخبار 20 و 30 شبکه دو پس از خواندن شعر پایانی، تازه متوجه شد که دو گزارش باقی مانده است وی که دستپاچه شده بود بینندگان را به تماشای این دو گزارش دعوت کرد. اما پس از مدتی مجددا اعلام کرد که گزارش ندارند؛ اما لحظاتی بعد دوباره از آنان خواست که به تماشای گزارش‌ها بنشینند.

*بخش خبری « در یک نگاه » اخبار ساعت 14 ، 18 بهمن ماه اعلام کرد قبل از انقلاب اسلامی در استان سیستان و بلوچستان تنها 2 مرکز آموزشی و عالی وجود داشت که در حال حاضر به 35 مرکز آموزشی عالی تبدیل شده است. این در حالی است که رقم 35 در زیرنویس این خبر 25 نوشته شد.

* اخبار ورزشی شبکه سه سیما 25 بهمن ماه اعلام کرد که تغییر مکان بازی تیم ملوان بندر انزلی به تصمیم هیات فوتبال استان مازندران (!) بوده است؛ این اشتباه در پایان بخش خبری توسط گوینده اصلاح شد.

*چهارشنبه 17 بهمن ماه شبکه‌ی خبر زودتر از موعد مقرر اذان مغرب را پخش کرد. این شبکه که درصدد جبران اشتباه خود برآمده بود مجبور شد بار دیگر اذان را برای بینندگان پخش کند.

 

منبع: ایسنا

بوسه دختران و پسران اشکالی ندارد!

الان داشتم سایت خبری عصر ایران رو می خوندم چشمم به مطلب زیر افتاد .فکر کنم هیچی نگم و خودتون قضاوت کنید بهتره.

فتوای جدید یک متفکر اسلامی به نام جمال البنا از کشور مصر در خصوص حلال بودن بوسه بین دختران و پسران جوان" در اماکن عمومی بحث و جدال گسترده ای را در بین مجامع علمی و دینی مصر ایجاد کرده است.

به گزارش پارسینه به نقل از العربیه؛ "البنا" درباره جواز حلیت بوسه بین دختران و پسران جوان در شبکه ماهواره ای الساعه با بیان این دلیل فتوا داد که، (بوسه بین دختران و پسرانی که با یکدیگر ازدواج نکرده اند) از سستی بشر است. در اسلام این مسئله ضمن "اشتباهات" وارد شده است. این اشتباهات، گناهان کوچکی هستند که با کارهای نیک از بین می روند.

وی همچنین به با اشاره به فتوای خود به العربیه گفت: به ما واجب است که نسبت به واقعیتی امکان تجاهل به ان در این عصر فعلی نیست شناخت پیدا کنیم. در واقعیت این عصر کنونی، بسیاری از دختران پسران جوان توانایی ازدواج را ندارند. این درحالی است که آنان در شرایطی هستند که بسیاری از عوامل خارجی که باعث تحریک غریزه جنسی می شود بر ایشان سایه گسترانده است. غریزه جنسی ای که خداوند در انسان بنا نهاده است.

وی مدعی شد: ما نباید این مشکل را دست کم بگیریم و کوچک بدانیم. فلا یکلف الله نفسا إلا وسعها، و این فتوا به معنای دعوت به فساد نیست. البنا همچنین بالا رفتن سن ازدواج، زیاد شدن مشکلات آن و بیکاری را از مسائلی عنوان کرد که باعث این گناهان کوچک مثل بوسه زدن است، می شود.

برخی از علمای الازهر البنا را متهم به انتشار فحشا از طریق این فتوا کرده و خواستار برگشت وی از این نظر شده اند. جمال قطب که یکی از بزرگان دانشگاه الازهر و رئیس سابق بخش فتوای این دانشگاه بوده است به شدت به البنا اعتراض کرده و گفت: این گفتار سبب نشر فحشا و مسائلی کنترل ناپذیری خواهد شد.

گفتنی است صدور فتاوی جنجال برانگیز از سوی مرکز الازهر که عمدتا با قصد سازگاری بین دین و دنیای جدید صورت می گیرد، اخیرا افزایش خاصی پیدا کرده است، بطور مثال اخیرا دکتر عزت عطیه استاد و رئیس بخش حدیث در دانشگاه الازهر گفته بود که برای جلوگیری از خلوت یک زن و یک مرد نامحرم در محل کار، "زن می تواند به همکار مرد خود شیر بدهد تا آنها باهم محرم شوند.

فقط یه لحظه یاد یکی از دعاهای شهید دکتر علی شریعتی افتادم که می گفت: خدایا به علمای ما مسئولیت*و به اقائم ما علم*و به دینداران ما دین*و به مومنان ما روشنایی*و به روشنفکران ما ایمان*و به متعصبین ما فهم و ..... عزت ببخش.

ایران و عراق

از مدتها قبل که ایران اعلام کرد احمدی نژاد قصد دارد به عراق سفر کند ، با خودم گفتم احمدی نژاد زنده از عراق برنمی گردد. اما الحمدالله فعلا زنده است! این دیدار اولین دیدار رسمی و علنی یک رئیس جمهور از عراق در طول این چند سال است.دیداری که از خیلی جهات از جمله از جنبه سیاسی و اقتصادی به نفع ایران است.(الان عراق حکم یک بازار بزرگ و بکر را برای ایران دارد که براحتی ایران می تواند از آن استفاده کند.)

همانطور که میدانید در زمان حکومت صدام ، اکثر مخالفان وی و از جمله سران کنونی عراق مدت زیادی را در ایران گذرانده اند و به خوبی با مقامات کشور ما آشنا هستند .و اکثر این افراد به نوعی به ایران مدیون هستند. واین آشنایی در این چند سال اخیر کلی به نفع ایران بوده است. با توجه به اینکه ایران در میان کردها و شیعه ها نسبت به سنی ها طرفدار زیادتری دارد براحتی توانسته است از طریق اهرم های خود تا حدی عراق را در دست خود بگیرد.
فراموش نکنید که عراق با ایران بیش از 1400 کیلومتر مرز مشترک دارد و از طرف دیگر با توجه به همزبانی اقوام غربی و جنوب غربی ایران با عراقی ها (کردها و عربها) مشترکات زیادی بین آنها وجود دارد. حال اگر در این بین که نیروهای چند ملیتی از جمله آمریکا و انگلیس که در عراق حضور دارند اختیار دولت عراق را به دست بگیرند، از لحاظ امنیتی برای ایران یک تهدید جدی به حساب می آیند. بنابراین ایران از همان زمان سقوط صدام سعی در کنترل عراق به شیوه خود کرده است.

فعلا به دلیل کمبود وقت نمیتوانم این دیدار را از دید خودم تفسیر کنم، فقط همین قدر بگویم که ایران یک بار دیگر قدرت و نفوذ خود را در منطقه نشان داد.در ضمن ظاهرا قرار است که اتحادیه عرب در نشست آتی خود که چند روز دیگر در سوریه برگزار می شود ، از احمدی نژاد برای حضور در آن دعوت کند.و این دعوت بی شک بر قدرت و نفوذ ایران در بین کشور های عربی می افزاید.

ای کاش کشورهای عربی هم مانند ایران قدرت بیان علنی عقاید خود را داشتند ، باور کنید اگر این اتفاق می افتاد دنیای اسلام ازین رو به آن رو می شد. و براحتی می توانستیم اسرائیل و آمریکا را از بین ببریم.

تازه نیاز نیست تمام کشورهای عربی علیه اسرائیل بجنگند! در جنگ 33 روزه سال گذشته حزب الله لبنان دیدیم که اسرائیل براحتی با موشک ها و مهمات ایرانی و بوسیله فدائیان و رزمندگان حزب الله که سخت به ایران وفادار هستند شکست خورد. باور کنید مشکل امروز دنیای عرب و اسلام عدم خود باوری است. کشور های عربی متاسفانه اعتماد به نفس ندارند و گرنه 3 سوته میتوانیم بر دشمنان اسلام غلبه کنیم. منظور من جنگ مستقیم نیست بلکه از راه های دیگری از جمله رسانه ای نیز این کار امکان پذیر است. مثل اینکه از بحث اصلی خیلی پرت شدم .(یه لحظه جو گیر شدم!!)
به امید سربلندی ایران اسلامی.

سگ ، گربه ...

نمی دانم چرا ما ایرانی ها اینقدر فرهنگ مان باز است و به راحتی هر چیزی (اعم از خوب یا بد) را از فرهنگ های دیگر قبول می کنیم .یکی ازمواردی که در این چند سال اخیر متاسفانه وارد کشورمان شده است و به سرعت در بین اقشار جوان و مایه دار جامعه در حال پیشرفت است ، استفاده از حیوانات اهلی یا به عبارت بهتر همنشینی و همدمی بیشتر با انواع سگ ، گربه ، سنجاب و ... است!!
شاید شما هم دیده باشید که بعضی ها ( اعم از مرد یا زن ) با یک سگ قلاده دار و یا یک گربه دربغل ، طوری در خیابان و یا در ملاء عام راه میروند که گویی رئیس جمهور یا نخست وزیر کشوری هستند!

جالب است در بعضی موارد فرد طوری سگ یا گربه خود را درآغوش می گیرد و هی آن را دست کشی و ماچ می کند که آدم فکر میکند شایداین خانم عوض بچه آدم، سگ یا گربه زائیده (!!) است، که حالا این قدر آن را نوازش می کند!!

حال بگذریم از اینکه فروشندگان ،حیوانات بیچاره را چگونه اسیر میکنند و بعد آنها را برای فروش آماده میکنند .یکی از روزنامه ها چند ماه پیش با یکی ازین فروشنده ها مصاحبه ای جالب کرده بود و قسمتی از مشاهدات خود را نوشته بود که آدم از خواندن آن تعجب می کرد .بخش ازین گزارش مربوط به آماده کردن حیوانات برای فروش به مشتریان بود . برای اینکه حیوان را تمیز کنند آنها را با مواد شوینده شستشو داده و سپس با استفاده از سشوار وضع آنها را مرتب کرده و سپس آنها را درقفس های غیر استانداردی قرار می دهند و ... .در بخش دیگری ازین گزارش خبرنگار از فروشنده در مورد نحوه تعیین قیمت حیوانات سوال کرده بود فروشنده با بیان اینکه ما در ابتدا به قیافه و سر و وضع طرف خریدار نگاه می کنیم و سپس قیمت خود را ارائه میدهیم افزوده بود قیمت دست خودمان است و هر چه دلمان بخواهد همان را ارائه میدهیم.

اینجا واقعا جای سوال دارد که نقش سازمان حفاظت محیط زیست در این میان چیست؟ چرا این سازمان با این افراد برخورد نمی کند؟ شاید شما در جواب بگوئید این فروشندگان که کار خلافی را مرتکب نمی شوند چرا باید باآنها برخورد شود؟! اما فراموش نکنید که این فروشندگان سگ ها و گربه ها را از داخل خرابه ها،زباله ها و از محیط های آلوده جمع آوری میکنند و بعد با یک بار شستن و کمی معطر کردن آنها ، این حیوانات را به مشتریان می فروشند!!

اما آیا تا به حال به بیماری های احتمالی که این حیوانات دارند و به راحتی میتوانند به انسانها منتقل کنند فکر کرده اید؟ این حیوانات چون معاینه و واکسینه نشده اند خیلی خطر ناک هستند.

واقعا ای کاش حداقل سازمان محیط زیست و یا سازمان دامپزشکی در مورد استفاده از حیواناتی نظیر سگ و گربه و سنجاب هشدار های لازم و طریقه برخورد صحیح با این حیوانات را اعلام می کرد. (شاید بگوئید اگر یکی از این سازمان ها هشدار ها و نحوه برخورد صحیح با این حیوانات را اعلام کند به نوعی در گسترش این فرهنگ غلط غربی قدم برداشته اما توجه داشته باشید که اگر مردم نسبت به کاری درست توجیه شوند آن کار را بهتر و ایمن تر انجام می دهند.بهر حال ما نمی توانیم با این فرهنگ نگهداری حیوانات اهلی و خانگی مقابله کنیم پس بهتر است که با فرهنگ سازی و اطلاع رسانی درست،آن را کنترل کنیم.)
معمولا در خارج برای فرار از تنهایی و به خاطر عدم وجود معنویت بین انسانها ، افراد حیواناتی از قبیل سگ و گربه را نگهداری می کنند.اما آیا واقعا در ایران هم افراد تنها هستند و یا دلیل دیگری دارد؟

به نظر من یکی از دلایل استفاده برخی افراد از این گونه حیوانات اهلی در ایران نوعی کلاس گذاشتن و پزدادن است.البته این کلاس گذاشتن و در اصطلاح خود را" باشخصیت " نشان دادن همانند پیله ای پوچ و توخالی است که این افراد دور خود تنیده اند.

به امید اینکه همه ما از فرهنگ های بیگانه ای که با آنها آشنا می شویم فقط موارد و نکات مثبت و بدرد بخور آنها را یاد بگیریم .الهی امین(بلندتر آمین رو بگید شاید اثر کنه!)

هنرمندان بی جنبه !!

یکی از خبر هایی که در این یکی _ دو روز اخیر در محافل خبری منتشر شده است ، حضور 20تن از هنرمندان متعهد کشور !! ( نمی دانم چرا مدتی است که نسبت به کلمه " متعهد " حساسیت پیدا کرده ام و زمانی که عباراتی همچون مدیر متعهد ، استاد متعهد ، فوتبالیست متعهد و عناوینی ازین قبیل را می شنوم یاد بی تعهدی ها و بی غیرتی هایی می افتم که هر بار باعث شرمندگی قشر خاصی از جامعه می شود! مثلا استاد متعهد: استاد دانشکده هنرهای زیبا که از یکی از دختران دانشجو کشف حجاب کرده بود. فوتبالیست متعهد: بازیکنی که دختران را با فریب دادن به کشور های عربی صادر می کرد !! و یا فیلمی که از میهمانی خصوصی عده ای از بازیکنان تیم های مختلف پخش شد ، و یا مدیر ارشدی که متهم به جاسوسی و رشوه گرفتن است!!) در میهمانی سفارت سوئیس در الهیه تهران بود. در این میهمانی عده ای از میهمانان خانم اقدام به برداشتن حجاب و روسری خود کرده اند و با مردان و مامورین سفارت سوئیس نیز دست داده اند. لازم به ذکر است که سفارت سوئیس حافظ منافع آمریکا در ایران است.

البته بار اولی نیست که سفارتخانه های خارجی اقدام به برگزاری چنین میهمانی هایی می کنند . همین چند ماه پیش بود که یکی از سفارتخانه های خارجی در محل سفارت خود اقدام به برگزاری پارتی های شبانه و سو ء استفاده از دختران و زنان ایرانی کرده بود.

اما من در تعجبم که چرا بعضی از ایرانی ها اینقدر بی جنبه هستند و به محض اینکه با یک فرد خارجی برخود می کنند و یا در یک میهمانی خارجی شرکت می کنند سعی دارند خود را با فرهنگ طرف مقابل آشنا جلوه دهند و دست به خود کشف حجابی می زنند! ( مردان با نوشیدن مشروبات الکلی و زنان با برهنه کردن خود!!) در حالی که باید سعی کنند طرف مقابل را با فرهنگ خودشان آشنا کنند . نمی دانم چرا این افراد اینقدر عقده ای هستند.

چند ماه پیش خبری منتشر شد که عده ای از نقاشان ایرانی در آمریکا نمایشگاهی برگزار کرده بودند ، زمانی که رایس از آنها برای حضور در یک جلسه دعوت کرده بود آنها بنا به عقاید و حس مسئولیت خود آن پیشنهاد را رد کرده بودند ولی این افراد در داخل خاک ایران ، دست به چنین اقدام زشتی زده اند.